هیچ چیز پیش بینی نشده بود: بعد از اینکه انگشتش را به آرامی به سمت مقعدش بردم تا او را به جهنم بکشم تا دیوارها می لرزند! شگفت انگیز است که چگونه دهان او توانست خروس او را در خود جای دهد.
گریشا باغبان| 34 چند روز قبل
♪ لعنت به من ♪
ost| 25 چند روز قبل
ایده گیر کردن او در سطل واقعا احمقانه بود.
سواپنیل| 18 چند روز قبل
ها، ها - مردی را به ساحل برد و به او قول داد که در خانه او را در حال کشش نشان دهد. چنین الاغ تنگی را که هیچ کس از دست نمی دهد! و او نیز، وقتی اندازه چوب پنبه چوب پنبهاش را دید، از قبل به چیزی جز آن فکر نمیکرد - بسیار هیجانزده بود که او آن را باز کند! من مطمئن هستم که او قبلاً آن را با چشم خود اندازه گرفته است. حالا او به دوست دخترش لاف می زند که یک اسب نر 23 سانتی متری را لعنت کرده است!
هیچ چیز پیش بینی نشده بود: بعد از اینکه انگشتش را به آرامی به سمت مقعدش بردم تا او را به جهنم بکشم تا دیوارها می لرزند! شگفت انگیز است که چگونه دهان او توانست خروس او را در خود جای دهد.
♪ لعنت به من ♪
ایده گیر کردن او در سطل واقعا احمقانه بود.
ها، ها - مردی را به ساحل برد و به او قول داد که در خانه او را در حال کشش نشان دهد. چنین الاغ تنگی را که هیچ کس از دست نمی دهد! و او نیز، وقتی اندازه چوب پنبه چوب پنبهاش را دید، از قبل به چیزی جز آن فکر نمیکرد - بسیار هیجانزده بود که او آن را باز کند! من مطمئن هستم که او قبلاً آن را با چشم خود اندازه گرفته است. حالا او به دوست دخترش لاف می زند که یک اسب نر 23 سانتی متری را لعنت کرده است!
عوضی های خوب
من درست وارد می شوم
¶¶ من می خواهم لعنت به ¶¶
# حرفی برای گفتن ندارم #